مقدمه


دیوید شوارتز در مقدمه‌ی کتاب جادوی فکر بزرگ با طرح این سوال آغاز می‌کند که چرا برخی افراد به موفقیت‌های بزرگ می‌رسند، در حالی که بسیاری دیگر با وجود هوش یا تحصیلات خوب، درجا می‌زنند یا شکست می‌خورند. او پاسخ این سوال را در طرز فکر انسان‌ها می‌بیند؛ اینکه موفقیت بیشتر از آنکه به استعداد یا شرایط بیرونی وابسته باشد، به نوع نگرش و باورهای درونی ما مربوط می‌شود. از نظر او، تفاوت اصلی بین افراد موفق و دیگران در این است که آن‌ها یاد گرفته‌اند بزرگ فکر کنند و از محدودیت‌های ذهنی عبور کنند.

شوارتز تأکید می‌کند که کتابش بر اساس تجربیات واقعی، مشاهدات میدانی و بررسی رفتار انسان‌ها در موقعیت‌های شغلی و اجتماعی نوشته شده، نه تئوری‌های پیچیده و دور از دسترس. هدف او این است که نشان دهد هر کسی، با هر پیش‌زمینه‌ای، می‌تواند با تغییر طرز فکرش مسیر زندگی‌اش را متحول کند. او باور دارد که بیشتر مردم توانایی موفق شدن را دارند، اما ذهنیت‌های کوچک، ترس از شکست، و بهانه‌تراشی‌های ذهنی مانع شکوفایی آن‌ها می‌شود.

نویسنده با اطمینان می‌گوید که برای موفق شدن نیازی به نبوغ خارق‌العاده یا موقعیت خاص نیست. آنچه نیاز داریم، این است که باور کنیم می‌توانیم به چیزهای بزرگ‌تری دست پیدا کنیم. این باور، نقطه‌ی شروع تمام موفقیت‌هاست. او می‌گوید نباید منتظر فرصت طلایی بود، بلکه باید با ذهنی باز و مثبت، همین حالا قدم برداشت.

کتاب «جادوی فکر بزرگ» به خواننده نشان می‌دهد که چگونه نگرش خود را تغییر دهد، چگونه با اعتماد به نفس عمل کند و چگونه در مواجهه با مشکلات و ترس‌ها، خود را عقب نکشد. شوارتز وعده می‌دهد که راهکارهایی کاملاً عملی و قابل‌اجرا در اختیار خواننده قرار خواهد گرفت؛ تکنیک‌هایی که می‌توانند بلافاصله در زندگی فردی و حرفه‌ای به کار گرفته شوند.

در نهایت، او مخاطب را دعوت می‌کند که این کتاب را نه فقط بخواند، بلکه تمرین کند، درونی کند و بر اساس آن عمل کند. اگر کسی تصمیم بگیرد که بزرگ فکر کند و این تفکر را به عمل تبدیل کند، به باور شوارتز، هیچ مانعی نمی‌تواند جلوی موفقیت او را بگیرد. این کتاب، راهی است برای شروع یک تحول عمیق از درون.