کتاب «شرم: حیطههای تحولی، فرهنگی و بالینی»
به ویراستاری روانکاو برجسته سلمان اختر، اثری جامع و چندوجهی درباره یکی از عمیقترین و پیچیدهترین احساسات انسانی یعنی شرم است.این کتاب مجموعهای از مقالات تخصصی است که با نگاهی تحلیلی و بینرشتهای، پدیدهی شرم را از منظرهای مختلف روانتحلیلگری، تحولی، فرهنگی و بالینی بررسی میکند.
شرم، بهعنوان یک تجربه روانی-اجتماعی پیچیده، از مواجهه دردناک با جنبههای آسیبپذیر، گسست در پیوستگی خود و حس انزوا برساخته میشود.توازن میان شکل-زمینه در طی فرایند هستی یافتن برهم میخورد و احساس تنهایی و نظاره شدن وجود فرد را فرامیگیرد.شرم پنهان شدن را دامن میزند و لذا تجربه انزوا را تشدید میکند.
ده روانکاو برجسته که به دنبال ارتقای همدلی و مهارتهای درمانی بالینگران در این حوزه بودهاند، تجربه شرم را از منظرهای مختلف به بحث گذاشتهاند.این بررسی شامل لایههای تحولی شرم، فرازوفرودهای آن در طی نوجوانی و جلوههای مختلف آن در دوران سالخوردگی و فرتوتی است.
مولفان شرم را از دیدگاه فرهنگهای مختلف به بحث گذاشتهاند و بیان میکنند که جستوجوی ناشی از شرم برای دستیابی قدرت و شوکت میتواند برای جامعه آسیبرسان باشد.آنان همچنان به بیشرمی، رابطه شرم و تنبلی و شرمی که پشتوانه ناتوانی از عذرخواهی کردن است، پرداختهاند.
در بخش اول کتاب، شرم از دیدگاه رشدی بهطور جامع بررسی میشود.نویسندگان در هر فصل با ذکر مثالهای بالینی مختلف در موقعیتهای تحلیلی، اطلاعات جامعی درباره شرم در دوران کودکی، نوجوانی، میانسالی و پیری برای خواننده فراهم میکنند.
در بخش دوم کتاب، شرم از دیدگاه بینفرهنگی بررسی و نشان داده میشود که شرمِ مشتقشده از تلاش برای بهدست آوردن قدرت و جاه و مقام، چگونه منجر به آسیبهای اجتماعی میشود.
بخش سوم کتاب، به مباحث بالینی مربوط به شرم پرداخته است.در این بخش پدیدههای مرتبط با شرم بررسی میشوند که بهندرت در ادبیات روانتحلیلی مورد توجه بودهاند.ازجمله پدیده بیشرمی که برای اولین بار اختر به بررسی آن و ارتباطش با شرم پرداخته است؛ رابطه میان شرم و ناتوانی از عذرخواهی کردن و رابطه میان شرم و تنبلی.
نویسندگان در این بخش به بررسی شرم در انتقال و انتقال متقابل نیز پرداختهاند که راهنمای بسیار مفیدی در موقعیت تحلیلی برای درمانگران است.
در بسیاری از موارد شناسایی حس شرم، تحلیلگران را به اشتباه میاندازد.نویسندگان تاکید میکنند که اغلب تمییز حس گناه و شرم بهسادگی امکانپذیر نیست.تحلیلشوندگان برای توصیف احساسات درونیشان از زبان متناسب با فرهنگ خود استفاده میکنند که ممکن است درمانگر را در شناسایی احساس شرم گمراه کند.
در این کتاب مفصلاً به تعریف شرم و تفاوت آن با احساسهای دیگر پرداخته شده است و تحلیلگران با خواندن آن تسلط بیشتری در شناسایی این احساس خواهند داشت.به دلیل ارائه مثالهای بالینی مختلف در هر فصل و پیوند این مثالها در سه حیطه رشدی، فرهنگی و بالینی، خواننده احساس میکند که در یک موقعیت آموزشی غنی قرار گرفته است و به درکی عمیقتر، وسیعتر و جامعتر درباره شرم خواهد رسید.
بهخصوص در کار با تحلیلشوندگانی که از تجربه تحقیر نارسسیستیک مزمن رنج میکشند، با همدلی بیشتری رنج این افراد را درک خواهد کرد و به همین میزان بر مهارتهای بالینیاش افزوده خواهد شد
در فصل شش، اختر برای اولین بار مفهوم بیشرمی را که در ادبیات روانتحلیلی توجهی به آن نشده است را مفصلاً بررسی میکند.اختر برای بررسی ویژگیهای شناختی و عاطفی شرم، مفهوم عدم شرم را مطرح میکند.از نظر او پدیده بیشرمی میتواند در شکلهای مختلفی ظاهر شود اما در تعریف افراد بیشرم، اختر تاکید میکند که آنها در مجموع اعمال و رفتارهایی دارند که باعث ایجاد حس خجالت در افراد متمدن میشود.
در فصل هفت، خواننده با چشمانداز جدیدی از ارتباط تنبلی و شرم روبهروست.همچنین رابطه بین اعتیاد به کار و شرم نیز مورد توجه این فصل است.تنبلی در تمام مراحل رشدی کودک و بزرگسال و در زندگی نرمال وجود دارد و الزاما آسیبرسان نیست.
فصل آخر کتاب یکی از فصلهای جذاب و گیرایی است که کمک میکند تا تحلیلگران هم انواع موقعیتهایی که ممکن است احساس شرم کنند را بشناسند و هم به آنها کمک میکند با شناسایی این حس در انتقال و انتقال متقابل از مدیریت و همدلی بیشتری در چنین مواقعی برخوردار شوند.
نویسنده با ذکر مثالهای مختلف انواع موقعیتهای تحلیلی که درمانگر ممکن است حس شرم کند فهرست میکند و خواننده میتواند تصور دقیقتری از این موقعیتها در ذهن خود خلق کند.
مطالعه کتاب پیشرو که ویراسته روانکاو برجسته، سلمان اختر است، خوانندگان را به منبعی غنی برای فهم و مفهومپردازی شرم مجهز میکند.