مقدمه
ریچارد داوکینز در مقدمهی کتاب، هدف اصلی خود را از نگارش این اثر توضیح میدهد:
او میخواهد نگاه ما به فرایند تکامل را تغییر دهد، از دیدگاهی که بر "فرد" یا "گروه" تمرکز دارد، به نگاهی که "ژن" را واحد اصلی انتخاب طبیعی در نظر میگیرد.
داوکینز تأکید میکند که در نظریهی داروین، «بقای اصلح» به این معناست که ویژگیهایی که شانس زنده ماندن و تولیدمثل را بیشتر میکنند، باقی میمانند. اما سوال او این است: چه چیزی واقعاً باقی میماند؟ فرد؟ گونه؟ یا ژن؟
پاسخ او واضح است: ژنها هستند که نسل به نسل منتقل میشوند و واقعاً در زمان دوام میآورند.
او در مقدمه روشن میکند که استفاده از واژهی "خودخواه" در مورد ژنها، بههیچوجه به معنای اخلاقی آن نیست، بلکه صرفاً استعارهای است برای نشان دادن این که ژنها طوری عمل میکنند که گویی در پی حفظ و گسترش خود هستند.
داوکینز همچنین میگوید این کتاب نهتنها دربارهی زیستشناسی است، بلکه سعی دارد رفتارهای انسان و حیوانات، از نوعدوستی گرفته تا رقابت، را از زاویهای علمی و نو بررسی کند.
در پایان مقدمه، او با تاکید بر اهمیت فهم درست علم تکامل، خواننده را به سفری فکری دعوت میکند تا از دریچهی ژن، به حیات، رفتار، و حتی فرهنگ بنگرد.