در مقدمه کتاب «هنر ظریف رهایی از دغدغهها»، مارک منسن با لحنی صمیمی و بیپرده به مخاطب هشدار میدهد که این کتاب برخلاف آنچیزی است که در کتابهای موفقیت معمول میبینیم. او از تجربه شخصی و مشاهدات خود میگوید و باور دارد که جامعهٔ امروز بیش از حد بر مثبتاندیشی و موفقیتهای دروغین تأکید دارد؛ در حالیکه انسانها باید یاد بگیرند با واقعیتهای زندگی مواجه شوند و بپذیرند که رنج، شکست و محدودیت بخشی جدانشدنی از زندگی هستند. منسن تأکید میکند که ما همیشه در حال اهمیت دادن به چیزی هستیم، اما باید با دقت انتخاب کنیم که به چه چیزهایی ارزش میدهیم. او توضیح میدهد که تلاش برای حذف دغدغهها، خود یک دغدغه بیپایان است. در واقع، مسئله این نیست که اصلاً دغدغه نداشته باشیم، بلکه باید یاد بگیریم کدام دغدغهها را انتخاب کنیم، چون همین انتخابها شخصیت، کیفیت و معنای زندگی ما را شکل میدهند. منسن خواننده را دعوت میکند تا با نگاهی صادقانه، بیفریب و بیپرده با خودش روبهرو شود و بیاموزد که چگونه انرژی ذهنیاش را صرف مسائلی کند که واقعاً ارزشش را دارند.