🏆 طرحواره ایثار: ریشهها، نشانهها و راههای درمان
طرحواره ایثار یکی از طرحوارههای ناسازگار اولیه است که در آن فرد بهطور مفرط و اغراقآمیز به نیازهای دیگران توجه میکند و خود را فدای دیگران میکند. در این طرحواره، فرد احساس میکند که باید همیشه برای دیگران موجود باشد و خود را قربانی کند تا به دیگران کمک کند، حتی اگر این کار به زیان خود او باشد. این رفتار ممکن است ناشی از تجربههای دوران کودکی باشد، زمانی که فرد بهطور مداوم از سوی والدین یا دیگران مجبور به فداکاریهای بیشازحد شده باشد.
طرحواره ایثار در بسیاری از مواقع میتواند باعث ایجاد احساسات منفی در فرد شود؛ زیرا او بهطور مداوم از نیازهای خود غافل میماند و از خود مراقبت نمیکند. این طرحواره میتواند به بروز مشکلاتی مانند افسردگی، اضطراب، و استرس در فرد منجر شود. در ادامه، به بررسی ریشهها، نشانهها و راههای درمان این طرحواره خواهیم پرداخت.
تجربیات دوران کودکی یکی از عوامل مهم در شکلگیری طرحواره ایثار است. زمانی که کودک در خانوادهای بزرگ میشود که در آن، بهطور مداوم از او خواسته میشود که نیازهای خود را نادیده بگیرد و به دیگران کمک کند، این میتواند به شکلگیری باورهای ایثارگرانه منجر شود. این افراد اغلب مجبورند نقش "مراقب" را ایفا کنند و احساس میکنند که باید همیشه برای دیگران فداکاری کنند. بهطور مثال، اگر کودک در خانوادهای رشد کند که والدین به او بگویند "تو باید به دیگران کمک کنی و خودت را قربانی کنی تا خوشحال شوند"، این پیام میتواند به شکلگیری طرحواره ایثار در بزرگسالی کمک کند. در چنین خانوادههایی، ممکن است توجه زیادی به نیازهای خود کودک نشود و حتی ممکن است کودک احساس کند که تنها با فداکاری و خودگذشتگی میتواند محبت یا تایید والدین را به دست آورد.
این تجارب میتوانند منجر به ایجاد احساس مسئولیت بیشازحد در فرد شوند و باعث شوند که در بزرگسالی همواره تلاش کند خود را برای دیگران فدای کند، حتی اگر این کار به بهای رفاه و سلامتی خود باشد.
والدین و مراقبان نزدیک نقش بسیار مهمی در ایجاد و تقویت طرحواره ایثار دارند. اگر والدین رفتارهایی مانند فداکاری و خودگذشتگی مفرط را مدلسازی کنند، کودکان بهطور ناخودآگاه این رفتارها را میآموزند. بهعنوان مثال، اگر والدین همیشه وقت خود را برای دیگران فدای میکنند و از نیازهای خود غافل میشوند، کودک نیز ممکن است بهطور ناخودآگاه این رفتارها را از والدین خود یاد بگیرد و در زندگی بزرگسالی خود، خود را بهطور مداوم فدای دیگران کند. در برخی از موارد، والدین ممکن است از فرزند خود بخواهند تا در خدمت سایر اعضای خانواده باشد و مسئولیتهای اضافی به او بدهند. این فشارها میتواند کودک را وادار به فداکاریهای بیشازحد کند و احساس کند که برای محبت و تایید باید همیشه در خدمت دیگران باشد.
والدین میتوانند علاوه بر مدلسازی رفتار، با گفتار خود هم به کودک بیاموزند که او باید همیشه در اولویت دیگران باشد. این امر میتواند در کودک احساس مسئولیت و عذاب وجدان از نیاز به مراقبت از خود ایجاد کند.
یکی دیگر از ریشههای طرحواره ایثار، ناترازی در نیازهای فردی و اجتماعی است. در این شرایط، فرد بهطور مداوم احساس میکند که باید اولویت را به نیازهای دیگران بدهد و نیازهای خود را به تعویق بیندازد یا نادیده بگیرد. این ممکن است بهویژه در خانوادهها یا جوامعی که اهمیت زیادی به فداکاری برای دیگران میدهند، شایع باشد. در این جوامع، فرد ممکن است دائماً خود را در موقعیتهایی بیابد که باید خود را قربانی کند و نیازهای شخصیاش را فدای نیازهای دیگران. این ناترازی باعث میشود که فرد از خود غافل شود و حتی وقتی نیاز به استراحت یا توجه به سلامت خود دارد، از انجام این کارها اجتناب کند.
در این شرایط، فرد ممکن است از احساسات و نیازهای خود آگاه نباشد یا از این احساسات غفلت کند. در نتیجه، این افراد ممکن است در دوران بزرگسالی دچار فرسودگی و احساس استرس شوند، زیرا بهطور مداوم از خود و رفاه خود غافل میشوند.
در برخی فرهنگها و جوامع، فداکاری و ایثار برای دیگران بهویژه برای خانواده یا جامعه اهمیت ویژهای دارد. در این جوامع، فرد ممکن است بهطور ناخودآگاه با باورهایی تربیت شود که بر اساس آنها باید همیشه برای دیگران فداکاری کند و خود را در اولویت آخر قرار دهد. این نوع باورها میتوانند در دورههای مختلف زندگی فرد، از جمله در دوران کودکی و نوجوانی، بهطور مؤثری تأثیر بگذارند. بهطور مثال، در جوامع سنتی و خانوادگی، ممکن است از افراد انتظار داشته باشند که مسئولیتهای خانه یا خانواده را به عهده بگیرند، حتی اگر این کار برای آنها بار زیادی ایجاد کند. این الگوهای فرهنگی و اجتماعی میتوانند به فرد فشار بیاورند که نیازهای شخصی خود را نادیده بگیرد و بهطور مداوم در خدمت دیگران باشد.
این باورها و فشارهای اجتماعی میتوانند بهطور ناخودآگاه بهعنوان بخشی از هویت فرد درآیند و او را وادار کنند که احساس کند مسئولیتهای سنگینی در قبال دیگران دارد و همیشه باید خود را قربانی کند.
افرادی که در روابط اجتماعی خود با مشکلات و تعارضات شدید مواجه میشوند، ممکن است از طرحواره ایثار برای محافظت از خود استفاده کنند. بهعنوان مثال، در رابطههای عاطفی یا دوستیهایی که فرد احساس میکند باید همواره به دیگران کمک کند تا از آنها تایید بگیرد یا محبت دریافت کند، این نیاز به فداکاری و از خود گذشتگی میتواند تبدیل به یک الگوی رفتاری شود. در این روابط، فرد ممکن است احساس کند که اگر بهطور مداوم خود را فدای دیگران نکند، ممکن است از دست بدهد یا طرد شود. این افراد معمولاً ترس دارند که در صورت نیاز به کمک یا توجه از دیگران، ممکن است مورد بیمهری یا طرد قرار بگیرند.
این نوع رفتار در روابط میتواند منجر به آسیبهای عاطفی و اجتماعی شود و به فرد آسیب بزند زیرا در این وضعیت او از نیازهای خود غافل میشود و نمیتواند روابط متعادل و سالمی برقرار کند.
در نهایت، ریشههای طرحواره ایثار میتوانند ترکیبی از تجربیات خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی و فردی باشند که باعث میشوند فرد بهطور مداوم خود را فدای دیگران کند و از نیازهای خود غافل شود. شناخت این ریشهها و آگاهی از آنها میتواند اولین قدم برای درمان و اصلاح این طرحواره باشد.
افرادی که دچار طرحواره ایثار هستند، اغلب نیازهای شخصی و جسمی خود را نادیده میگیرند. این افراد زمانی که احساس کنند کسی به کمک نیاز دارد، فوراً وارد عمل میشوند و حتی ممکن است نیاز به استراحت، غذا یا خواب را به تعویق بیندازند. این نادیده گرفتن نیازهای اولیه ممکن است در ابتدا احساس خوبی برای فرد ایجاد کند، زیرا او احساس میکند که در حال کمک به دیگران است، اما در بلندمدت میتواند منجر به مشکلات جدی جسمی و روانی شود. فرد ممکن است به دلیل این رفتار خودگذشتگی بیشازحد، دچار فرسودگی روحی و جسمی شود و در نهایت احساس خستگی مزمن یا افسردگی پیدا کند.
مثال:
شخصی که همیشه اولویت را به خانوادهاش میدهد و خود را برای انجام وظایف روزمره و کمک به دیگران فدای میکند، ممکن است زمانی متوجه شود که نمیتواند به نیازهای خود (مثل استراحت، ورزش یا تفریح) توجه کند. در نتیجه، ممکن است دچار مشکلاتی مانند خستگی شدید، اضطراب و یا اختلالات خواب شود.
یکی از نشانههای بارز طرحواره ایثار، احساس گناه شدید در مواقعی است که فرد نمیتواند به دیگران کمک کند یا زمانی که تصمیم میگیرد نیازهای خود را بر نیازهای دیگران ترجیح دهد. این افراد ممکن است حتی در مواقعی که نیاز به استراحت دارند یا احساس میکنند که کمک به دیگران برایشان ضرر دارد، همچنان خود را موظف بدانند که به دیگران کمک کنند. این احساس گناه ممکن است از تجربههای دوران کودکی یا الگوبرداری از والدین که همیشه به دیگران کمک میکردند، ناشی شده باشد.
مثال:
اگر فردی که دچار طرحواره ایثار است به دلیل نیاز به استراحت تصمیم بگیرد که به یک دوست کمک نکند، ممکن است احساس گناه کند که «چرا نتواستم کمک کنم؟» یا «اگر کمک نکردم، ممکن است دوستم ناراحت شود.»
افراد مبتلا به طرحواره ایثار اغلب مشکلاتی در تنظیم مرزهای شخصی خود دارند و به سختی میتوانند به دیگران بگویند "نه". این مشکل میتواند از ترس از رد شدن، طرد شدن یا ناراحت کردن دیگران ناشی شود. آنها ممکن است از این احساس ترس داشته باشند که اگر نتوانند به دیگران کمک کنند یا درخواستها را رد کنند، محبت یا احترام خود را از دست میدهند. این وضعیت میتواند منجر به استرس، اضطراب و حتی فرسودگی عاطفی شود، زیرا فرد احساس میکند که باید دائماً در خدمت دیگران باشد.
مثال:
فرض کنید یک فرد در محیط کاری خود دائماً از سوی همکارانش درخواستهایی برای انجام کارهای اضافی دریافت میکند. به دلیل ترس از رد درخواستها و ترس از اینکه همکارانش ممکن است ناراحت شوند، این فرد همیشه درخواستها را قبول میکند، حتی زمانی که خود به کارهای دیگر نیاز دارد. این وضعیت میتواند منجر به احساس استرس و فرسودگی شود.
یکی دیگر از نشانههای طرحواره ایثار این است که فرد نیازهای عاطفی خود را نادیده میگیرد. این افراد به جای این که به احساسات خود توجه کنند و نیازهای عاطفی خود را برآورده کنند، بیشتر بر نیازهای عاطفی دیگران تمرکز میکنند. این توجه بیشازحد به دیگران میتواند باعث شود که فرد احساس کند که باید برای دریافت تایید و محبت از دیگران، همیشه به آنها کمک کند. در این روند، ممکن است احساس کنند که به خود هیچ توجهی نمیشود و نیازهای عاطفیشان نادیده گرفته میشود.
مثال:
شخصی که دچار طرحواره ایثار است ممکن است وقتی با مشکلی روبهرو میشود، به جای اینکه به خود زمان بدهد تا احساسات خود را پردازش کند، سریعاً به فکر کمک به دیگران بیافتد تا احساس رضایت و تایید پیدا کند. این میتواند منجر به احساس بیارزشی و افسردگی شود زیرا فرد هیچگاه به نیازهای عاطفی خود توجه نمیکند.
افرادی که دچار طرحواره ایثار هستند، ممکن است احساس کنند که هویت آنها فقط از طریق کمک به دیگران قابل تعریف است. این افراد غالباً تصور میکنند که ارزش و احترام آنها تنها زمانی مورد تایید قرار میگیرد که به دیگران کمک کنند. این باور میتواند به تدریج فرد را از خود دور کرده و موجب احساس بیقدرتی شود. بهطور معمول، این افراد ممکن است به خود اجازه ندهند که به نیازهای خود توجه کنند، زیرا اعتقاد دارند که اگر نیازهای خود را در اولویت قرار دهند، دیگران آنها را نخواهند پذیرفت.
مثال:
شخصی که دچار طرحواره ایثار است ممکن است در یک رابطه یا شغل، خود را قربانی کند و همیشه خود را فدای دیگران کند. در این صورت، فرد احساس میکند که هویت و ارزش او در این است که به دیگران خدمت کند و در نتیجه ممکن است احساس کند که هیچ هویتی بهطور مستقل از دیگران ندارد.
افراد با طرحواره ایثار به شدت به دنبال تایید و محبت از دیگران هستند و معمولاً از طریق فداکاری و ایثار در تلاش هستند تا این تایید را جلب کنند. آنها ممکن است با انجام کارهای اضافی، نادیده گرفتن نیازهای خود و کمک به دیگران، سعی کنند تا احساس کنند که برای دیگران ارزش دارند. این تلاشها معمولاً به دلیل ترس از طرد یا عدم پذیرش توسط دیگران است. این الگو در روابط عاطفی، خانوادگی یا حتی اجتماعی دیده میشود.
مثال:
در یک محیط کاری، فردی که دچار طرحواره ایثار است ممکن است دائماً در حال انجام کارهای اضافی باشد تا جلب تایید و محبت مدیران یا همکاران خود کند. او ممکن است احساس کند که اگر کمکی نکند یا کار اضافی انجام ندهد، دیگران او را دوست نخواهند داشت یا احترام نمیگذارند.
با این توضیحات بیشتر، امیدوارم که نشانهها و علائم طرحواره ایثار برای شما روشنتر شده باشد. این رفتارها میتوانند تأثیرات منفی بر سلامت روان و روابط فرد داشته باشند، بنابراین شناخت این نشانهها میتواند اولین قدم برای درمان و بهبود وضعیت فرد باشد.
افراد مبتلا به طرحواره ایثار اغلب احساسات خود را نادیده میگیرند و فقط بر روی نیازهای دیگران تمرکز میکنند. درمان این طرحواره ابتدا با شناسایی و پذیرش احساسات خود آغاز میشود. برای این که فرد بتواند به زندگی سالمتری دست یابد، ضروری است که به احساسات خود توجه کند و به خود اجازه دهد که نیازهای شخصیاش را بیان کند. در این فرآیند، فرد باید یاد بگیرد که احساساتش مانند غم، خشم، یا نیاز به استراحت، نباید نادیده گرفته شوند و باید به آنها توجه شود.
این مرحله به این معنا نیست که فرد باید خود را از دیگران ایزوله کند، بلکه باید یاد بگیرد که احساسات و نیازهای شخصیاش نیز به اندازه نیازهای دیگران اهمیت دارند. پذیرش احساسات خود میتواند به افزایش خودآگاهی کمک کند و فرد را قادر میسازد که تصمیمات بهتری در زندگی بگیرد. به طور کلی، زمانی که فرد یاد بگیرد احساسات خود را به رسمیت بشناسد، اعتماد به نفس او افزایش مییابد و در نهایت، قادر خواهد بود بهتر به دیگران کمک کند.
مثال:
فرض کنید فردی در محل کار مسئولیتهای زیادی دارد و همیشه به دیگران کمک میکند. اما او هیچوقت به احساسات خود توجه نمیکند. با شناسایی احساسات خود، ممکن است متوجه شود که نیاز به استراحت دارد و باید از مسئولیتهای اضافی خود بکاهد تا احساس بهتری داشته باشد.
یکی از اصلیترین مشکلات افراد با طرحواره ایثار این است که نمیتوانند مرزهای شخصی خود را تعیین کنند و همیشه از ترس رد کردن درخواستهای دیگران، بله میگویند. این افراد باید یاد بگیرند که چگونه مرزهای سالم و احترامآمیزی را با دیگران برقرار کنند. مهارتهای مرزگذاری به فرد کمک میکند تا در مواقع ضروری بتواند درخواستهای دیگران را رد کند بدون این که احساس گناه یا شرم کند.
یادگیری این که چه زمانی و چگونه به دیگران بگویید "نه"، میتواند به فرد این امکان را بدهد که از خود مراقبت کند و از فشار اضافی جلوگیری کند. این مهارتها به فرد کمک میکنند تا از حالتهای فشار روانی و خستگی مفرط جلوگیری کند و بتواند تعادل مناسبی میان کمک به دیگران و مراقبت از خود ایجاد کند.
مثال:
فردی که همیشه به درخواستهای همکارانش پاسخ مثبت میدهد، حتی وقتی که خودش نیاز به استراحت دارد، میتواند با یادگیری مهارت مرزگذاری و گفتن "نه" به خود اجازه دهد تا زمانی را برای بازسازی انرژیاش اختصاص دهد.
افراد مبتلا به طرحواره ایثار ممکن است تنها ارزش خود را در کمک به دیگران پیدا کنند و خود را از این طریق تعریف کنند. برای درمان این طرحواره، بسیار مهم است که فرد یاد بگیرد که احساس ارزشمندی او نباید فقط به فداکاری و ایثار محدود باشد. تقویت اعتماد به نفس به فرد این امکان را میدهد که بدون نیاز به تایید یا کمک از دیگران، خود را ارزشمند بداند.
افراد با طرحواره ایثار باید درک کنند که احساس ارزشمندی آنها به ویژگیها و دستاوردهای شخصیشان بستگی دارد و نه به میزان فداکاریشان به دیگران. با تقویت اعتماد به نفس، فرد میتواند به خود اجازه دهد که در مواقعی که نیاز دارد، کمک گرفتن یا حتی استراحت کردن را بدون احساس گناه انتخاب کند.
مثال:
اگر فردی که همیشه به دیگران کمک میکند و خود را فدای دیگران میکند، شروع به شناخت دستاوردهای شخصی و شجاعتهای خود کند (مانند کسب یک مدرک یا موفقیت در شغل خود)، میتواند اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده و به این باور برسد که شایسته احترام و توجه است، نه فقط به دلیل کمک به دیگران.
افراد با طرحواره ایثار ممکن است خودخواهی را به عنوان یک ویژگی منفی تلقی کنند. اما در حقیقت، خودخواهی به معنای مراقبت از خود و توجه به نیازهای خود است. در درمان این طرحواره، فرد باید یاد بگیرد که داشتن رفتارهای خودخواهانه سالم به معنی احترام به خود و جلوگیری از فرسودگی است. خودخواهی سالم میتواند به فرد کمک کند تا تعادل در زندگی شخصی و اجتماعی خود را حفظ کند.
خودخواهی سالم به این معنا نیست که فرد خود را از دیگران جدا کند، بلکه به این معناست که فرد به اندازه دیگران به خود اهمیت بدهد. این خودخواهی میتواند شامل زمانی برای استراحت، تفریح یا حتی گاهی نه گفتن به درخواستها باشد. به این ترتیب، فرد نه تنها میتواند از خودش مراقبت کند بلکه در نهایت میتواند به دیگران نیز کمک بهتری ارائه دهد.
مثال:
فرض کنید فردی که همیشه به دیگران کمک میکند، بعد از مدتی از نظر جسمی و روانی دچار خستگی شدید میشود. او میتواند با تمرین خودخواهی سالم، وقتی که احساس میکند توانایی ندارد به دیگران کمک کند، زمانی را برای خود اختصاص دهد و به انرژیاش بازگردد.
افراد مبتلا به طرحواره ایثار اغلب در معرض استرس و فشار روانی قرار دارند، زیرا دائماً به دیگران توجه میکنند و خود را نادیده میگیرند. انجام تمرینات ذهنی مانند مدیتیشن میتواند به فرد کمک کند تا از فشار روانی و اضطرابهای ناشی از ایثار بیپایان رهایی یابد. این تمرینات به فرد کمک میکنند تا به آرامش درونی دست یابد و افکار و احساسات خود را بهتر مدیریت کند.
مدیتیشن و تمرینات آرامشبخش مانند یوگا و تنفس عمیق میتوانند به کاهش استرس و بهبود سلامت روان کمک کنند. این تمرینات فرد را قادر میسازند تا در لحظه حاضر زندگی کند و از افکار و نگرانیهای اضافی رهایی یابد. این نوع تمرینات به فرد کمک میکند تا ذهن و بدنش را از تنشهای روزمره پاک کند.
مثال:
یک فرد که به شدت درگیر ایثار و کمک به دیگران است، میتواند روزانه 15 دقیقه مدیتیشن انجام دهد تا از استرسهای روزمره رهایی یابد و به ذهن و بدنش استراحت دهد.
افراد با طرحواره ایثار اغلب احساس میکنند که باید همه کارها را به تنهایی انجام دهند و نیاز به حمایت از دیگران ندارند. اما دریافت حمایت اجتماعی از دوستان، خانواده یا مشاوران میتواند بسیار مفید باشد. صحبت با دیگران و دریافت کمک میتواند به فرد احساس راحتی و امنیت بدهد و او را از احساس انزوا و استرس شدید نجات دهد.
حمایت اجتماعی نه تنها به فرد کمک میکند تا بار عاطفی خود را کاهش دهد، بلکه او را به یاد میآورد که نیازی به انجام همه چیز به تنهایی ندارد. این حمایت میتواند به فرد کمک کند تا احساس گناه در مواقعی که به دیگران نیاز دارد را کاهش دهد و احساس کند که از حمایت اطرافیان برخوردار است.
مثال:
فردی که دایماً به دیگران کمک میکند، میتواند با صحبت کردن با یک دوست صمیمی یا مشاور از احساسات خود صحبت کند و از حمایت آنها برای مقابله با فشارهای زندگی استفاده کند.
در نهایت، درمان طرحواره ایثار شامل چندین مرحله است که فرد باید از طریق آنها به یک تعادل سالم بین ایثار به دیگران و مراقبت از خود برسد. با اجرای این استراتژیها و تمرینات، فرد میتواند روابطی سالمتر، زندگی با کیفیتتر و احساس بهتری نسبت به خود داشته باشد.
طرحواره ایثار یکی از مهمترین طرحوارههای ناسازگار اولیه است که فرد را مجبور به فداکاری بیش از حد و نادیده گرفتن نیازهای شخصی میکند. این طرحواره میتواند در طول زمان به مشکلات روانشناختی مختلفی مانند اضطراب، استرس و حتی فرسودگی شغلی منجر شود. درمان این طرحواره نیازمند شناخت و پذیرش احساسات خود، تقویت مرزهای شخصی، تقویت اعتماد به نفس و انجام اقدامات خودمحور برای حفظ تعادل میان نیازهای خود و دیگران است.
افراد مبتلا به طرحواره ایثار باید یاد بگیرند که بدون احساس گناه به خود و نیازهای شخصیشان توجه کنند. به این ترتیب، نه تنها میتوانند از فشارهای اضافی جلوگیری کنند، بلکه در نهایت قادر خواهند بود به دیگران کمکهای مؤثرتری نیز ارائه دهند. این فرآیند به تدریج باعث میشود که فرد از رفتارهای فداکارانه بیپایان فاصله بگیرد و زندگی شادتر و سالمتری را تجربه کند.
تصور کنید فردی به نام "سارا" همیشه تمام وقت خود را صرف کمک به خانواده، دوستان و همکارانش میکند و به ندرت به نیازهای خود توجه دارد. او به قدری در این ایثار غرق شده است که از فعالیتهای شخصی خود مانند ورزش یا تفریح چشمپوشی میکند. با گذشت زمان، سارا احساس خستگی مفرط و استرس زیادی را تجربه میکند و حتی در کار خود دچار افت عملکرد میشود. روزی از روزها، سارا با کمک یک روانشناس یاد میگیرد که مرزهای شخصیاش را محترم بشمارد و به خود نیز حق استراحت و توجه بدهد. او از آن پس به تدریج قادر میشود از دیگران درخواست کمک کند و خود را بدون احساس گناه مراقبت کند. نتیجه این تغییرات این است که سارا نه تنها توانست به روابط سالمتری دست یابد، بلکه از زندگی شخصی خود نیز لذت بیشتری برد.
در یک مطالعه که توسط سونیا ویدمان (2020) انجام شد، مشخص گردید که افرادی که طرحواره ایثار دارند، به طور مداوم خود را در اولویت دیگران قرار میدهند و این امر میتواند به مشکلات جدی روانشناختی منجر شود. پژوهش نشان داد که کسانی که قادر به ایجاد مرزهای شخصی سالم و درخواست کمک از دیگران هستند، در زندگی شخصی و حرفهای خود موفقتر و سالمتر هستند. همچنین، این مطالعه نشان داد که افرادی که توانستهاند خود را از این طرحواره نجات دهند، سطح بالاتری از رضایت شغلی و روابط بهتری با اطرافیان خود دارند. این نتایج تأکید میکنند که درمان طرحواره ایثار و توجه به نیازهای شخصی میتواند کیفیت زندگی را به طور چشمگیری بهبود بخشد.
یاریجو با هدف ایجاد بستری امن، علمی و کاربردی برای بهبود سلامت روان و روابط عاطفی شکل گرفته است. ما میخواهیم به افراد و زوجها کمک کنیم تا با دسترسی آسان به آموزشهای تخصصی، مشاورههای آنلاین و حضوری، و منابع معتبر روانشناختی، زندگی شادتر، روابط صمیمیتر و رضایتبخشتری داشته باشند. یاریجو باور دارد که هر فرد و هر رابطهای شایسته حمایت، آگاهی و رشد است و ما همراه شما هستیم تا این مسیر را با علم و مهارت هموار کنیم.