علی ۱۷ ساله بود. دانشآموز سال آخر دبیرستان. همیشه بچه آروم و بیدردسری بهنظر میرسید. نه زیاد شیطنت میکرد، نه توی دعواها میافتاد، نه اعتراضی به چیزی داشت. معلمها میگفتن: «علی یه پسر مؤدب و کمحرفه. ولی کاش یه ذره بیشتر توی کلاس فعال باشه.»
مشکل اینجا بود که علی واقعاًنه حال درس خوندن داشت، نه حال زندگی کردن.صبحها با زور از خواب بلند میشد، با بیحالی صبحانه میخورد و راهی مدرسه میشد. سر کلاسها فقط نگاه میکرد، نه چیزی مینوشت، نه سؤال میپرسید. زنگ تفریح، روی نیمکت مینشست و به گوشهای خیره میشد.
دوست صمیمی نداشت. نه اینکه کسی باهاش بدرفتاری کنه — خودش نمیخواست نزدیک کسی بشه. احساس میکرد برای دیگران جذاب نیست، بیارزشه. با اینکه نمرههاش قبلاً خوب بودن، حالا افت شدیدی کرده بود. حتی رشته دانشگاهی یا هدف خاصی توی ذهنش نداشت.
مادرش بارها ازش پرسیده بود:
«علی، چیزی شده؟ چرا اینقدر بیحالی؟»
و علی فقط میگفت:
«نه مامان. خستم. چیزی نیست.»
اما واقعیت این بود کهعلی دچار افسردگی مداوم (دیستایمیا)شده بود. حالتی که از ۱۴-۱۵ سالگی باهاش شروع شده بود و حالا دیگه جزئی از شخصیتش شده بود — یه جور خستگی دائمی، بیاحساسی و بیهدفی که حتی خودش نمیفهمید اسمش چیه.
گاهی شبها توی اتاقش دراز میکشید و به سقف نگاه میکرد. نه گریه میکرد، نه فکرای خودکشی داشت. فقط میگفت:
«اگه فردا بیدار نشم هم مهم نیست. انگار فرقی نداره باشم یا نه.»
یه روز مشاور مدرسه ازش خواست چند دقیقه باهاش حرف بزنه. علی با بیمیلی رفت. ولی بعد از چند جمله، حرف دلش باز شد. مشاور پیشنهاد داد یه تست ساده بده — چیزی که بتونه نشون بده این حالتهایی که داره، شاید فقط «تنبلی» یا «بیحال بودن» نباشه، بلکه یه نوعافسردگی طولانیمدته.
اون جلسه، نقطه شروع علی شد. درمانش آسون نبود، ولی کمکم تونست با کمک مشاور، بفهمه که این حال، بخشی از وجودش نیست. یه اختلاله — و اختلالها قابل درمانن.
بیمیلی به درس و آینده
احساس بیارزشی یا بیمعنا بودن زندگی
انزوا و نداشتن دوست صمیمی
بیانگیزگی مداوم
خلق پایین بدون دلیل مشخص
نوسان در عملکرد تحصیلی
پاسخهای کوتاه و بیروح به سوالات عاطفی
دیستایمیا در نوجوانی میتونه سالها ادامه داشته باشه بدون اینکه کسی متوجه بشه. چون خیلی از نشونههاش شبیه «نوجوانی طبیعی» بهنظر میان. اما اگر خلق پایین و بیحالی، ماهها یا سالها موندگار بشن، نیاز به توجه جدی دارن.
یاریجو با هدف ایجاد بستری امن، علمی و کاربردی برای بهبود سلامت روان و روابط عاطفی شکل گرفته است. ما میخواهیم به افراد و زوجها کمک کنیم تا با دسترسی آسان به آموزشهای تخصصی، مشاورههای آنلاین و حضوری، و منابع معتبر روانشناختی، زندگی شادتر، روابط صمیمیتر و رضایتبخشتری داشته باشند. یاریجو باور دارد که هر فرد و هر رابطهای شایسته حمایت، آگاهی و رشد است و ما همراه شما هستیم تا این مسیر را با علم و مهارت هموار کنیم.