آقای نادری، ۶۲ ساله، پس از ۳۰ سال کار در اداره برق، چند ماهی بود که بازنشسته شده بود. همیشه میگفت: «صبر کنین بازنشست شم، یهدل سیر استراحت کنم، برم شمال، باغ بزنم، با نوههام بازی کنم…»
اما حالا که بازنشسته شده بود، هیچکدوم از این کارها رو نمیکرد.
صبحها ساعت نه یا ده از خواب بیدار میشد، بیهدف و بیحال. تلویزیون روشن بود ولی نگاهش نمیکرد. گاهی تا لبه پنجره میرفت، به کوچه زل میزد و دوباره برمیگشت مینشست. همسرش میپرسید:
«چرا نمیری باشگاه؟ چرا با دوستانت قرار نمیذاری؟»
و او فقط شانه بالا میانداخت:
«حوصله ندارم.»
نوهها که میاومدن، چند دقیقهای بازی میکرد، بعد به اتاقش میرفت. حس میکرد حوصلهی هیچکس رو نداره. نه ناراحته، نه عصبانی، نه مضطرب. فقط یه حس سنگینِ خستگی، یه جور بیمعنایی.
شبها دیر میخوابید، یا اصلاً خوابش نمیبرد. و وقتی میخوابید، با فکرهایی بیدار میشد مثل:
«اصلاً چرا صبح باید بیدار شم؟ قراره چی بشه؟ همه چی تموم شده...»
هیچکس فکر نمیکرد آقای نادری افسرده باشه. چون گریه نمیکرد، شکایت نمیکرد، رفتار عجیب نداشت. اما خودش میدونست کهمدتهاست هیچچیز براش خوشحالکننده نیست.
همسرش که متوجه شد این حالتها داره طول میکشه، پیشنهاد داد با یک مشاور صحبت کنه. در ابتدا مخالفت کرد:
«من که دیوونه نیستم.»
اما بالاخره رفت.
در جلسه مشاوره، بعد از چند سؤال ساده، روانشناس گفت:
«شما دچار دیستایمیا هستین. یه نوع افسردگی مزمن که باعث میشه آدم سالها با خلق پایین زندگی کنه، بدون اینکه خودش بفهمه. مخصوصاً بعد از بازنشستگی یا تغییرات بزرگ، این اختلال بیشتر خودشو نشون میده.»
آقای نادری برای لحظهای ساکت موند. بعد آه کشید و گفت:
«پس اسمش اینه؟ فکر میکردم این فقط پیریه...»
از اون روز، آرامآرام درمان شروع شد. مشاورهها کمکش کردن تا دوباره به علایق قدیمش برگرده — گلدونهای بالکن، پیادهروی عصرگاهی، کتابهایی که نیمهکاره مونده بودن. شاید همهچیز یکشبه خوب نشد، ولی فهمیدن اینکه این حالت یک اختلاله، نه یک «طبیعت تغییرناپذیر»، اولین قدم بود.
دیستایمیا در بازنشستگان معمولاًپنهانوعادیسازیشدهاست. اطرافیان فکر میکنن «پیر شده، خب طبیعیه دلودماغ نداشته باشه» — اما این طبیعت نیست،افسردگیه.
اگر حس میکنی حالوهوای آقای نادری برات آشناست، شاید زمانشه که کمی جدیتر به خلق پایین و بیانگیزگی مزمنت نگاه کنی.
برای شروع، انجام یکتست ساده افسردگی گلدبرگمیتونه کمککننده باشه.
این تست بهت نشون میده آیا علائمی ازافسردگی مداوم (دیستایمیا)در تو وجود داره یا نه — اون هم بدون نیاز به مراجعه حضوری اولیه.
تست گلدبرگ = اولین گام برای فهمیدن حال درونت.
یاریجو با هدف ایجاد بستری امن، علمی و کاربردی برای بهبود سلامت روان و روابط عاطفی شکل گرفته است. ما میخواهیم به افراد و زوجها کمک کنیم تا با دسترسی آسان به آموزشهای تخصصی، مشاورههای آنلاین و حضوری، و منابع معتبر روانشناختی، زندگی شادتر، روابط صمیمیتر و رضایتبخشتری داشته باشند. یاریجو باور دارد که هر فرد و هر رابطهای شایسته حمایت، آگاهی و رشد است و ما همراه شما هستیم تا این مسیر را با علم و مهارت هموار کنیم.