داستان آرین – نوجوانی در مدار نوسان

آرین ۱۶ ساله بود. تا چند ماه پیش، دانش‌آموزی معمولی بود با نمره‌های متوسط، چند دوست صمیمی و علاقه به موسیقی. پدر و مادرش از او راضی بودن. اما بعد از یک تعطیلات نوروز، آرین دیگه همون آدم قبلی نبود.

انگار بیدار شده بود. پر از ایده. می‌گفت می‌خواد آهنگ بسازه، تو یوتیوب معروف شه، مدرسه براش کافیه نیست.
صبح تا شب توی اتاقش بود، میکس می‌کرد، لایو می‌ذاشت، با آدم‌هایی بزرگ‌تر از خودش در تماس بود.

شب‌ها نمی‌خوابید. ساعت ۳ صبح هنوز آنلاین بود. صبح‌ها با انرژی می‌رفت مدرسه، تو کلاس وسط درس بلند می‌شد و درباره ایده‌هاش حرف می‌زد. یک بار گفت:
«من قراره موسیقی رو از صفر تعریف کنم. منتظر بمونین.»

رفتاراش تغییر کرده بود. با دخترا خیلی بی‌پروا حرف می‌زد. سر کلاس، با معلم بحث می‌کرد. یک روز با لباس خاص و عینک آفتابی اومد مدرسه و گفت خبرنگار قراره باهاش مصاحبه کنه!

والدینش فکر می‌کردن بلوغشه یا دنبال جلب توجهه. اما وقتی دیدنرابطه‌های اینترنتی مشکوکبا افراد غریبه داره، از خونه بدون هماهنگی بیرون می‌ره، و حتیپول پس‌انداز خانوادگی رو برای خرید تجهیزات ضبط خرج کرده، موضوع جدی شد.

یک شب که مادرش سعی کرد گوشیش رو بگیره، آرین فریاد زد، گفت همه دارن جلو پیشرفت و شهرتش رو می‌گیرن. گفت:
«شما نمی‌فهمین! من باهوش‌تر از این جامعه‌ام. همه باید منو دنبال کنن!»

روان‌پزشک، بعد از بررسی دقیق، تشخیص داد:
اختلال دوقطبی نوع ۱ – فاز شیدایی.

آرین، با توجه به شدت علائم، برای مدت کوتاهی در بخش نوجوانان بستری شد تا دارو درمانی شروع بشه و شرایطش پایدار شه.

بعد از ترخیص، با چهره‌ای آرام گفت:
«نمی‌دونم چرا فکر می‌کردم باید همه دنیا رو نجات بدم… خسته‌ام. فقط می‌خوام دوباره خودم باشم.»

 این داستان چه چیزهایی رو نشون می‌ده؟

• در نوجوانان، شیدایی می‌تونه بااعتماد‌به‌نفس افراطی، کم‌خوابی، ایده‌های بزرگ، رفتارهای جنسی یا اجتماعی پرخطربروز پیدا کنه.

• خانواده‌ها گاهی این علائم رو با "بلوغ"، "هیجان نوجوانی"، یا "اختلال توجه" اشتباه می‌گیرن.

• رفتارهای پرریسک آنلاین، رابطه‌های ناسالم، خرج‌های بی‌منطق، پرخاشگری یا توهم شهرتمی‌تونه هشدار جدی باشه.

• درمان زودهنگام، مانع از آسیب‌های بلندمدت تحصیلی، اجتماعی و عاطفی می‌شه.