نگار ۱۶ ساله بود. پدر و مادرش سالها درگیر اختلاف بودن، اما خبر طلاق رسمیشون مثل ضربهای ناگهانی اومد. روزی که پدرش وسایلش رو جمع کرد و رفت، نگار فقط از پشت پنجره نگاه کرد و چیزی نگفت.
هیچ جیغی نزد، گریه نکرد، دعوا نکرد. فقط آروم شد... خیلی آروم.
تا جایی که دیگه کسی صدای خندهشو نمیشنید.
صبحها دیر از خواب بیدار میشد و بیحوصله مدرسه میرفت. در کلاسها چیزی نمیگفت، امتحانها رو سفید تحویل میداد. هرکسی میپرسید "چیزی شده؟"، فقط لبخند نصفهای میزد و میگفت "نه، خوبم."
مادرش فکر میکرد که اوضاع روبهراهه، چون نگار مشکلی ایجاد نمیکرد. اما کمکم متوجه شد که دخترش حتی به آهنگهایی که قبلاً باهاشون میرقصید هم واکنش نشون نمیده.
وقتی معلمش گفت نگار سر کلاسها غایب ذهنیه و توی زنگ تفریح تنها میمونه، مادرش تصمیم گرفت کمک بگیره. مشاور مدرسه با نگار صحبت کرد و براش تست افسردگی بک مخصوص نوجوانان رو انجام داد.
نتیجه، افسردگی متوسط تا شدید بود. روانشناس گفت:
«گاهی افسردگی در نوجوانها با سکوت نشون داده میشه. نگار داره در سکوت رنج میکشه.»
با شروع جلسات مشاوره، نگار کمکم تونست احساساتش رو بیان کنه. تو دفترش نوشت:
«من صدا ندارم، اما دلم فریاد میزنه... فقط کسی تا حالا نشنیده بود.»
شروع علائم پس از رویداد استرسزا(طلاق والدین)
فقدان واکنشهای هیجانی آشکار(گریه یا خشم نشان نمیداد)
انزوای اجتماعی و سکوت مداوم(تنهایی در زنگ تفریح، عدم گفتوگو با دیگران)
افت تحصیلی و بیتفاوتی نسبت به درسها(برگههای سفید، تمرکز پایین)
بیحالی، بیحوصلگی و خواب زیاد یا بینظم
کاهش لذت از فعالیتهای موردعلاقه قبلی(واکنش نداشتن به آهنگها و سرگرمیها)
پوشاندن احساسات با لبخند ظاهری(«نه، خوبم»)
نمره بالا در تست افسردگی بک نوجوانان(افسردگی متوسط تا شدید)
بیان غیرمستقیم احساسات از طریق نوشتن(فریاد خاموش در دفترچه)
یاریجو با هدف ایجاد بستری امن، علمی و کاربردی برای بهبود سلامت روان و روابط عاطفی شکل گرفته است. ما میخواهیم به افراد و زوجها کمک کنیم تا با دسترسی آسان به آموزشهای تخصصی، مشاورههای آنلاین و حضوری، و منابع معتبر روانشناختی، زندگی شادتر، روابط صمیمیتر و رضایتبخشتری داشته باشند. یاریجو باور دارد که هر فرد و هر رابطهای شایسته حمایت، آگاهی و رشد است و ما همراه شما هستیم تا این مسیر را با علم و مهارت هموار کنیم.