آقای کیانی ۶۴ ساله بود. تازه بازنشسته شده بود و همه فکر میکردن حالش خوبه. توی پارک با همسنوسالها شطرنج بازی میکرد، گهگاهی توی گروه خانوادگی پیامهای خندهدار میفرستاد. اما وقتی به خونه برمیگشت، دیگه اون آدم نبود.
صبحها که بیدار میشد،سنگینی بدنشباعث میشد ساعتها با لباس خواب روی مبل بمونه. هیچ انگیزهای برای شروع روز نداشت، حتی حمام کردن یا جواب دادن به تماسها براش سخت شده بود.
وقتی یکی از بچهها دیر بهش زنگ میزد یا نمیتونست به دیدنش بیاد، توی دلش غوغا میشد:
«احتمالاً دیگه منو نمیخوان... مزاحمم شدم.»
اشتهاش هم بیشتر شده بود.مدام به سراغ شیرینی، برنج، نان میرفت. میگفت:
«غذا تنها چیزیه که هنوز یهکم حالمو عوض میکنه.»
هفته قبل، نوههاش سرزده به دیدنش اومدن. اون روز خوشحال بود، حتی رفت براشون خرید کرد. اما فرداش دوباره همون حال سابق برگشت.
«هیجانم مال همون لحظه بود. بعدش دوباره همون زندگی بیروح برگشت سر جاش.»
با اصرار دخترش،تست افسردگی بک مخصوص سالمندانرو انجام داد. روانشناس گفت احتمال زیاد، آقای کیانی دچارافسردگی آتیپیکال در سالمندانشده.
با شروع درمان و جلسات گفتوگو، کمکم یاد گرفت حال درونیش رو جدی بگیره، نه فقط برای بقیه نقش بازی کنه.
خواب زیاد و سختی در بیدار شدن از خواب
(صبحها ساعتها در حالت خمودگی روی مبل میماند.)
افزایش اشتها و تمایل به مصرف شیرینیها و کربوهیدراتها
(میل زیاد به برنج، نان و شیرینی داشت.)
ظاهر اجتماعی و فعال در جمع، ولی حال درونی غمگین و خسته
(تو پارک با دوستان بازی میکرد و شوخی میکرد، اما در خلوت احساس پوچی داشت.)
حساسیت بالا به بیتوجهی یا عدم تماس اعضای خانواده
(با تأخیر تماس یا لغو برنامهها احساس طرد شدن میکرد.)
خلق مثبت موقت در مواجهه با رویدادهای خوشایند
(دیدار نوهها باعث بهبود موقت خلقش شد.)
نمره بالا در تست افسردگی بک سالمندان
(تشخیص افسردگی آتیپیکال را تأیید کرد.)
یاریجو با هدف ایجاد بستری امن، علمی و کاربردی برای بهبود سلامت روان و روابط عاطفی شکل گرفته است. ما میخواهیم به افراد و زوجها کمک کنیم تا با دسترسی آسان به آموزشهای تخصصی، مشاورههای آنلاین و حضوری، و منابع معتبر روانشناختی، زندگی شادتر، روابط صمیمیتر و رضایتبخشتری داشته باشند. یاریجو باور دارد که هر فرد و هر رابطهای شایسته حمایت، آگاهی و رشد است و ما همراه شما هستیم تا این مسیر را با علم و مهارت هموار کنیم.