مهناز و حسام چند سالی بود که با هم زندگی میکردند. مهناز همیشه پرانرژی و مهربان بود؛ کسی که در جمع خانواده و دوستان میدرخشید و با شوخیها و لبخندهایش همه را شاد میکرد. حسام اما، مردی بود که همیشه بیشتر ترجیح میداد کنار جمع باشد، اما بهنظر میرسید آرام و متعادل است.
اما چند ماهی بود که همهچیز تغییر کرده بود. حسام صبحها به سختی از خواب بیدار میشد، حتی برای انجام کارهای روزمره خانه مثل شستن ظرفها یا بیرون بردن زباله، انگیزه نداشت. بیشتر وقتها روی مبل لم میداد و خسته به نظر میرسید.
مهناز با خودش فکر میکرد شاید خستگی کار یا مشکلات شغلی است، اما حسام هرگز درباره چیزی با او صحبت نمیکرد. برعکس، وقتی مهناز سعی میکرد با او درباره احساساتش حرف بزند، حسام اغلب یا موضوع را عوض میکرد یا با شوخیهای بیمورد فضای گفتگو را سبک میکرد.
یکی از علائم دیگر این بود که حسام وقتی ناراحت یا مضطرب میشد، بیوقفه به خوردن شیرینی، کیک و غذاهای پرکالری روی میآورد. این رفتار باعث شده بود که در عرض چند ماه، وزن قابل توجهی اضافه کند. مهناز وقتی این تغییرات را میدید، نگرانتر میشد، اما نمیدانست چطور باید کمک کند.
یک روز مهناز تصمیم گرفت یک مهمانی کوچک به مناسبت تولد یکی از دوستانشان برگزار کند و حسام را هم دعوت کرد. در آن مهمانی، برای اولین بار بعد از مدتها، حسام چند ساعت لبخند زد، شوخی کرد و حتی چند رقص کوتاه با مهناز داشت. آن شب مهناز امیدوار شده بود.
اما این حال خوب فقط موقتی بود. فردای آن روز، حسام دوباره به همان حالت خستگی و بیانرژی سابق برگشت، حرف نمیزد و از هرگونه صحبت درباره مشکلاتش اجتناب میکرد.
مهناز که دیگر طاقت نداشت، او را به یک روانشناس برد. روانشناس از حسام خواست تست افسردگی بک را انجام دهد. نتایج نشان داد حسام دچارافسردگی آتیپیکالاست؛ نوعی افسردگی که با علائمی مثل خواب زیاد، افزایش اشتها، واکنش موقت مثبت به اتفاقات خوشایند و حساسیت زیاد به طرد شدن شناخته میشود.
در جلسات درمان، حسام کمکم یاد گرفت درباره احساساتش صحبت کند و مهناز هم یاد گرفت چطور بهتر از شوهرش حمایت کند. حالا آنها با هم میدانند افسردگی چقدر میتواند زندگی مشترک را تحت تأثیر قرار دهد و چطور با صبر و همراهی میتوان از آن عبور کرد.
خواب زیاد و مشکل در بیدار شدن صبحها
(دیر از خواب بیدار میشد و انگیزه کمی برای شروع کارهای روزانه داشت.)
افزایش اشتها، بهخصوص برای شیرینی و غذاهای پرکالری
(در مواقع ناراحتی و استرس بیشتر غذا میخورد و وزنش بالا رفت.)
ظاهر شوخطبع و اجتماعی اما درون غمگین و خسته
(در جمع شوخی میکرد اما در خلوت خسته و بیانرژی بود.)
دوری از صحبت درباره احساسات و فرار از گفتگوهای جدی
(وقتی مهناز میخواست درباره احساسات حرف بزند، حسام فرار میکرد یا شوخی میکرد.)
خلق مثبت موقتی در رویدادهای اجتماعی
(در مهمانیها حالش برای مدتی بهتر میشد و لبخند میزد.)
کاهش تعامل و ارتباط عاطفی با همسر
(کمتر درباره احساساتش با مهناز حرف میزد و فاصله عاطفی ایجاد شده بود.)
نتیجه مثبت تست افسردگی بک
(تشخیص افسردگی آتیپیکال را تأیید کرد.)
یاریجو با هدف ایجاد بستری امن، علمی و کاربردی برای بهبود سلامت روان و روابط عاطفی شکل گرفته است. ما میخواهیم به افراد و زوجها کمک کنیم تا با دسترسی آسان به آموزشهای تخصصی، مشاورههای آنلاین و حضوری، و منابع معتبر روانشناختی، زندگی شادتر، روابط صمیمیتر و رضایتبخشتری داشته باشند. یاریجو باور دارد که هر فرد و هر رابطهای شایسته حمایت، آگاهی و رشد است و ما همراه شما هستیم تا این مسیر را با علم و مهارت هموار کنیم.