افسردگی سایکوتیک
افسردگی سایکوتیک
افسردگی
تاریخ انتشار ۰
۰ دقیقه
۰ صفحه


عنوان: «سایه‌ای که سایه خودش را هم نمی‌شناخت»

من الهامم. مادر سایه، دختری که روزی آفتاب بود و حالا... فقط اسمش سایه مانده.

اولش فکر کردم این فقط یک دوره‌ی سختیه. کنکورش تموم شده بود، دانشگاه قبول شده بود، ولی توی دلش شوقی نبود. می‌گفت: «حس نمی‌کنم چیزی عوض شده.»
چند هفته بعد، غذا نخوردن شروع شد. بعدش بی‌خوابی. و بعد، نگاه‌های خیره به دیوار.

اما چیزی که من رو واقعاً ترسوند، شب دومی بود که از خواب پرید و اومد توی اتاق من و گفت:
– مامان، چرا صدای اون زن قطع نمی‌شه؟ داره می‌گه به من نگاه می‌کنی چون می‌خوای منو نابود کنی…

قلبم ایستاد.
– سایه… چه زنی؟ من فقط دارم کتاب می‌خونم، کسی اینجا نیست.

صورتش رنگ نداشت. ولی مطمئن بود:
– صداش توی سرمه، مامان. از دیروز داره حرف می‌زنه.

صبح بُردمش دکتر عمومی. چیزی نگفت. فقط لبخند زد و گفت: «خوبم.» ولی وقتی بیرون اومدیم، توی ماشین گفت:
– اون دکترم می‌دونه. با اون زن همکاری می‌کنه. همه‌شون دارن فکرامو کنترل می‌کنن.

دیگه گریه‌هام فایده نداشت. سایه باور کرده بود که جهان علیه‌ش شده.

تا شبِ سوم، که با چاقوی میوه‌خوری ایستاده بود جلوی آینه.
گفت: «باید خودمو از ذهن اون زن نجات بدم.»

اون شب با اورژانس تماس گرفتم. وقتی تیم روان‌پزشکی اومد، اون‌قدر بی‌اعتماد بود که فقط جیغ می‌زد:
– مامان تو هم با اونا ساختی… منو فروختی!

قلبم شکست.
نه چون سایه اون حرف رو زد، بلکه چون فهمیدم اون دیگه سایه‌ی من نیست. یا بهتر بگم، خودش رو گم کرده.

تشخیص روان‌پزشک این بود:

افسردگی روان‌پریشانه (Psychotic Depression)
ترکیب افسردگی شدید با توهم‌های شنوایی و هذیان‌های پارانوئید.

دارو شروع شد. ضدافسردگی، ضدروان‌پریشی، جلسات درمان… هفته‌ها گذشت.

الان ۳ ماهه سایه دوباره باهام توی آشپزخونه چای می‌نوشه. هنوز گاهی ساکته، ولی می‌تونه بخنده. می‌تونه بخوابه. صداها رفتن.
و من دوباره دارم دختری رو می‌بینم که سایه‌ی خودش بود، نه سایه‌ی توهم‌ها.


 علائم افسردگی شدید:

  1. بی‌لذتی (Anhedonia)

    «می‌گفت: حس نمی‌کنم چیزی عوض شده.»
    ناتوانی در احساس شادی، حتی پس از قبولی در دانشگاه.

  2. بی‌خوابی (Insomnia)

    «بی‌خوابی. و بعد، نگاه‌های خیره به دیوار.»
     خواب ناآرام یا قطع‌شده، یکی از علائم شایع افسردگی شدید.

  3. بی‌اشتهایی و کاهش وزن

    «چند هفته بعد، غذا نخوردن شروع شد.»
    کاهش علاقه به خوردن، که معمولاً با کاهش وزن همراه است.

  4. انزوای اجتماعی

    «فقط توی اتاقش می‌موند. جواب تلفن نمی‌داد. حرف نمی‌زد.»
     کناره‌گیری از اطرافیان، کاهش ارتباط با دوستان و خانواده.

 علائم روان‌پریشانه (Psychotic Symptoms):

  1. توهم شنوایی (Auditory Hallucination)

    «مامان، چرا صدای اون زن قطع نمی‌شه؟ داره می‌گه به من نگاه می‌کنی چون می‌خوای منو نابود کنی…»
    شنیدن صدایی که در واقع وجود خارجی ندارد.

  2. هذیان پارانوئید (Paranoid Delusion)

    «اون دکترم می‌دونه. با اون زن همکاری می‌کنه. همه‌شون دارن فکرامو کنترل می‌کنن.»
     باور نادرست به اینکه ذهنش تحت کنترل دیگران است.

  3. هذیان خیانت از سوی نزدیکان

    «مامان، تو هم با اونا ساختی… منو فروختی!»
     بی‌اعتمادی شدید به خانواده، حتی مادر.

  4. رفتار پرخطر ناشی از توهم و هذیان

    «با چاقوی میوه‌خوری ایستاده بود جلوی آینه. گفت: باید خودمو از ذهن اون زن نجات بدم.»
     خطر آسیب به خود به دلیل باورهای غیرواقعی.

اشتراک گذاری

yarijoo.com/story?id=/۸۵

خلاصه داستان
شماره تماس۰۹۱۲۳۴۵۶۷۸۹ - ۰۹۱۲۳۴۵۶۷۸۹
آدرسکرج میدان آزادگان برج میلاد طبقه همکف
ساعات کاریصبح ۱۰ تا ۱۳ بعد ظهر ۱۶:۳۰ تا ۲۰:۳۰
درباره یاریجو

یاریجو با هدف ایجاد بستری امن، علمی و کاربردی برای بهبود سلامت روان و روابط عاطفی شکل گرفته است. ما می‌خواهیم به افراد و زوج‌ها کمک کنیم تا با دسترسی آسان به آموزش‌های تخصصی، مشاوره‌های آنلاین و حضوری، و منابع معتبر روانشناختی، زندگی شادتر، روابط صمیمی‌تر و رضایت‌بخش‌تری داشته باشند. یاریجو باور دارد که هر فرد و هر رابطه‌ای شایسته حمایت، آگاهی و رشد است و ما همراه شما هستیم تا این مسیر را با علم و مهارت هموار کنیم.

نماد های اعتماد
کلیه حقوق متعلق به یاریـــجـــو می باشد
برنامه نویسی و طراحی شده توسط وب فـــردا