افسردگی پایدار (مقاوم به درمان)
افسردگی پایدار (مقاوم به درمان)
افسردگی
تاریخ انتشار ۰
۰ دقیقه
۰ صفحه


«من همیشه یه‌کم غمگینم…»

بعضی‌ها افسرده می‌شن. من... همیشه یه‌کم افسرده بودم.
نه اتفاقی افتاده، نه کسی مرده، نه زندگی‌م ویرونه. من حتی گاهی می‌خندم، با دوستام قرار می‌ذارم، شوخی می‌کنم... ولی ته دلم، همیشه یه ابر هست. یه ابر خاکستری که هیچ‌وقت نمی‌باره، ولی سایه می‌ندازه.

شوهرم، حامد، چند بار گفته:
– «تو انگار از همه‌چی جدا افتادی. کنارمی، ولی نمی‌بینمت.»

راست می‌گه. من هستم، اما کامل نیستم. انرژی ندارم، حتی برای کارهایی که دوست دارم. پروژه‌های طراحی رو تحویل می‌دم، اما دیگه اون ذوق قدیمی نیست. نمی‌دونم آخرین باری که از ته دل برای چیزی هیجان‌زده شدم کی بود.

بیشتر روزا، ظهر بیدار می‌شم. شب‌ها بیدار می‌مونم، خیره به صفحه موبایل یا سقف. نه که خوابم نبره؛ حس نمی‌کنم ارزشی داره بخوابم، که صبح برای چی بیدار شم؟

روان‌درمانی رفتم. داروهای مختلف مصرف کردم. اولش امیدوار بودم. ولی بعد از چند ماه، هیچ‌کدوم از اون قرصا نتونستن اون حفره درونم رو پر کنن. فقط لبه‌هاش رو کندتر کردن. یه دکتر گفت: «این احتمالاً افسردگی مقاوم به درمانه.»
من فقط سر تکون دادم. چون یه‌جورایی، همیشه می‌دونستم.

بدترین قسمت ماجرا اینه که وقتی آدم غمگین باشه ولی نتونه دلیلش رو توضیح بده، احساس گناه می‌کنه.
دوست دارم حامد رو، ولی حوصله‌ی بودن ندارم. دلم برای آرامش تنگه، ولی هر وقت خلوت می‌کنم، افکار مزاحم میان سراغم. یه روز گفتم:
– «کاش می‌شد فقط یه هفته بخوابم، فقط بخوابم...»
و حامد ترسید. فکر کرد می‌خوام خودمو از بین ببرم. ولی نه... من فقط خسته‌ام. فقط یه خستگی عمیق و قدیمی، که هیچی و هیچ‌کس نتونسته کامل پاکش کنه.

امروز هم همونه. قهوه‌مو خوردم، پنجره رو باز کردم، حتی موزیک گذاشتم. ولی قلبم هنوز خاموشه.
با این‌حال، یه کار کوچیک کردم: یه جمله روی کاغذ نوشتم و زدم روی آینه:

«غم هست، ولی منم هستم.»

و شاید، همین یعنی هنوز یه‌جوری ادامه می‌دم...


علائم افسردگی پایدار:

  1. خلق پایین و غم همیشگی بدون دلیل مشخص
    – «نه اتفاقی افتاده، نه کسی مرده... ولی ته دلم، همیشه یه ابر هست.»
    – «من همیشه یه‌کم افسرده بودم.»

  2. کاهش علاقه یا لذت به فعالیت‌های قبلاً دل‌خواه
    – «پروژه‌های طراحی رو تحویل می‌دم، اما دیگه اون ذوق قدیمی نیست.»
    – «نمی‌دونم آخرین باری که از ته دل برای چیزی هیجان‌زده شدم کی بود.»

  3. بی‌انرژی بودن و خستگی مداوم
    – «بیشتر روزا، ظهر بیدار می‌شم.»
    – «فقط یه خستگی عمیق و قدیمی…»

  4. اختلال در خواب (الگوی خواب به‌هم‌ریخته)
    – «شب‌ها بیدار می‌مونم، خیره به صفحه موبایل یا سقف.»
    – «نه که خوابم نبره؛ حس نمی‌کنم ارزشی داره بخوابم.»

  5. احساس بی‌معنایی یا بی‌هدفی
    – «صبح برای چی بیدار شم؟»

  6. احساس گناه و بی‌ارزشی بدون دلیل عینی
    – «وقتی آدم غمگین باشه ولی نتونه دلیلش رو توضیح بده، احساس گناه می‌کنه.»

  7. فاصله گرفتن از روابط نزدیک
    – «دوست دارم حامد رو، ولی حوصله‌ی بودن ندارم.»

  8. افکار گریز از زندگی (بدون تمایل به خودکشی)
    – «کاش می‌شد فقط یه هفته بخوابم...»

  9. عدم پاسخ کافی به درمان دارویی و روان‌درمانی
    – «روان‌درمانی رفتم. داروهای مختلف مصرف کردم... هیچ‌کدوم نتونستن اون حفره درونم رو پر کنن.»

اشتراک گذاری

yarijoo.com/story?id=/۹۱

خلاصه داستان
شماره تماس۰۹۱۲۳۴۵۶۷۸۹ - ۰۹۱۲۳۴۵۶۷۸۹
آدرسکرج میدان آزادگان برج میلاد طبقه همکف
ساعات کاریصبح ۱۰ تا ۱۳ بعد ظهر ۱۶:۳۰ تا ۲۰:۳۰
درباره یاریجو

یاریجو با هدف ایجاد بستری امن، علمی و کاربردی برای بهبود سلامت روان و روابط عاطفی شکل گرفته است. ما می‌خواهیم به افراد و زوج‌ها کمک کنیم تا با دسترسی آسان به آموزش‌های تخصصی، مشاوره‌های آنلاین و حضوری، و منابع معتبر روانشناختی، زندگی شادتر، روابط صمیمی‌تر و رضایت‌بخش‌تری داشته باشند. یاریجو باور دارد که هر فرد و هر رابطه‌ای شایسته حمایت، آگاهی و رشد است و ما همراه شما هستیم تا این مسیر را با علم و مهارت هموار کنیم.

نماد های اعتماد
کلیه حقوق متعلق به یاریـــجـــو می باشد
برنامه نویسی و طراحی شده توسط وب فـــردا