مهسا و نازنین از دوران دانشگاه با هم دوست شده بودند. اوایل همهچیز خوب بود. نازنین همیشه پرانرژی، بااعتمادبهنفس و خوشبرخورد بود. مهسا از اینکه با کسی دوست شده بود که همیشه مرکز توجه جمع است، لذت میبرد. اما کمکم چیزهایی آزاردهنده شد...
هر بار که مهسا میخواست درباره مشکلی حرف بزند — مثلاً نگرانیاش از شغل یا رابطهاش — نازنین بلافاصله مکالمه را به سمت خودش میکشید:
«آره… منم یه بار بدترشو تجربه کردم! بذار برات بگم چی شد…»
هیچوقت گوش نمیداد، فقط منتظر بود نوبت خودش بشه که صحبت کنه.
وقتی مهسا تولدش را گرفت، نازنین با تاخیر آمد، بدون هدیه، و تمام زمان را صرف تعریف کردن از لباس جدیدش کرد. وسط جمع گفت:
«راستی، این لباسو تازه گرفتم. همه عاشقشن. مهسا، ببخش ولی اینجا یه کم دکورش تکراریهها! میتونستی یه تم خاصتر بزنی.»
روز بعد، در گروه دوستان، نازنین پست گذاشت و عکس خودش را از جشن تولد با کپشن:
«وقتی خودت مهمترین جذابیت یه جشن تولدی»
مهسا ناراحت شد، ولی فکر کرد شاید حساسیت بیجا میکنه. اما بعد از مدتی متوجه شد که نازنین فقط وقتی با او وقت میگذراند که دلش گرفته بود یا کسی را نداشت. در غیر این صورت، برنامههای خود را مهمتر میدانست.
هر وقت مهسا موفقیتی کسب میکرد (مثلاً ارتقاء شغلی)، نازنین یا بیتفاوت میماند یا چیزی میگفت مثل:
«خوبه دیگه، بالاخره یه کاری کردی! ولی راستش اون شرکت سطحش اونقدر بالا نیست که همه فکر میکنن.»
علائم اختلال شخصیت خودشیفته :
1.خودبزرگبینی
«وقتی خودت مهمترین جذابیت یه جشن تولدی
نازنین خودش رو مرکز توجه و "ستاره" هر جمعی میدونه، حتی در جشن تولد دیگری.2.نیاز شدید به تحسین
مدام درباره لباس جدیدش صحبت میکرد و انتظار داشت همه از ظاهرش تعریف کنن.
نیاز داشت در مرکز تعریف و توجه باشه، حتی در مناسبتهایی که متعلق به خودش نبود.3.کمبود همدلی
وقتی مهسا درباره مشکلاتش حرف میزد، نازنین سریع موضوع رو به خودش ربط میداد.
«آره… منم یه بار بدترشو تجربه کردم! بذار برات بگم چی شد…»
بهجای گوش دادن، از موقعیت برای حرف زدن درباره خودش استفاده میکرد.4.استحقاق و توقع بیجا
بدون هدیه و با تأخیر به تولد آمد و بعد هم از دکور جشن ایراد گرفت.
«اینجا یه کم دکورش تکراریهها!»
انتظار داشت حتی در تولد دیگران هم با او مثل ملکه رفتار شود.5.رفتار متکبرانه یا تحقیرآمیز
وقتی مهسا ارتقاء شغلی گرفت، گفت:
«خوبه دیگه... ولی اون شرکت سطحش اونقدر بالا نیست که همه فکر میکنن.»
موفقیت دیگران را کوچک میکرد تا خودش بالاتر بماند.6.روابط ابزاری
نازنین فقط وقتی با مهسا وقت میگذراند که کسی را نداشت یا دلش گرفته بود.
از دوستی بهعنوان وسیلهای برای رفع تنهایی خودش استفاده میکرد، نه برای ارتباط دوطرفه.
یاریجو با هدف ایجاد بستری امن، علمی و کاربردی برای بهبود سلامت روان و روابط عاطفی شکل گرفته است. ما میخواهیم به افراد و زوجها کمک کنیم تا با دسترسی آسان به آموزشهای تخصصی، مشاورههای آنلاین و حضوری، و منابع معتبر روانشناختی، زندگی شادتر، روابط صمیمیتر و رضایتبخشتری داشته باشند. یاریجو باور دارد که هر فرد و هر رابطهای شایسته حمایت، آگاهی و رشد است و ما همراه شما هستیم تا این مسیر را با علم و مهارت هموار کنیم.